یاد ما

بسم الله الرحمن الرحیم

۵ مطلب در مهر ۱۳۹۹ ثبت شده است

من در زمان پیامبرت حاضر نبودم

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهُمَّ إِنَّکَ قُلْتَ لِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّابا رَحِیما وَ لَمْ أَحْضُرْ زَمَانَ رَسُولِکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ اللهُمَّ وَ قَدْ زُرْتُهُ رَاغِبا تَائِبا مِنْ سَیِّئِ عَمَلِی وَ مُسْتَغْفِرا لَکَ مِنْ ذُنُوبِی وَ مُقِرّا لَکَ بِهَا وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِهَا مِنِّی وَ مُتَوَجِّها إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَاجْعَلْنِی اللهُمَّ بِمُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ عِنْدَکَ وَجِیها فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ یَا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا نَبِیَّ اللهِ یَا سَیِّدَ خَلْقِ اللهِ إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَى اللهِ رَبِّکَ وَ رَبِّی لِیَغْفِرَ لِی ذُنُوبِی وَ یَتَقَبَّلَ مِنِّی عَمَلِی
خدایا خود به پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش باد) فرمودى: اگر اینان هنگامى‏که بر خود ستم کردند، نزد تو مى‏آمدند، از خدا آمرزش مى‏خواستند، و پیامبر براى آنان طلب آمرزش مى‏کرد، و به یقین خدا را توبه پذیر و رحیم مى‏یافتند، و من در زمان پیامبرت (درود بر او و خاندانش) حاضر نبودم. خدایا اینک او را زیارت کردم زیارتى با رغبت، از بدى عملم توبه‏کننده‏ام، و از گناهانم از حضرتت خواستار آمرزشم، و به آن گناهان اعتراف دارم، و تو آنها را بهتر از من مى‏دانى، به وسیله پیامبرت پیامبر رحمت (درودت بر او و آنان) متوجه به وجود توام، خدایا به محمّد و اهل بیتش مرا نزد خود در دنیا و آخرت آبرومند و از مقرّبان قرار ده، اى محمّد، اى رسول خدا، پدر و مادرم به فدایت، اى پیامبر خدا، اى آقاى‏ خلق خدا، من به وسیله تو به پیشگاه خدا رو مى‏کنم پروردگارم و پروردگار تو، تا خدا گناهانم را بیامرزد، و عملم را قبول نماید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
13 83

Arbaeen2020

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
13 83

چند خط از زیارت اربعین

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام برتو ای ولی خدا و حبیب خاص خدا

سلام برتو ای دوستدار  و محبوب و برگزیده خدا

سلام بر بنده خالص فرزند بنده خاص خدا

سلام بر حسین مظلوم شهید راه خدا

سلام بر آن اسیر غم و اندوه و مصائب سخت عالم و قتیل و العبرات (یعنی کشته راه حق که هر چشمی برای او می گرید از حق سعادت ابد می یابد)

پروردگارا من گواهی می دهم که آن حضرت ولی تو و فرزند ولی توست و برگزیده تو و فرزند برگزیده ی توست که به لطف و کرمت رستگار شد

مفاتیح الجنان-زیارت اربعین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
13 83

#روایت پیروزی(سفر سرخ 1)

بسم الله الرحمن الرحیم

........پسر بچه که اسمش بهرام بود،بالای سرش رفت.

-منظوری نداشتم. به دل نگیر.

حرفش را قطع کرد.چون لبخند حسین به دلش نشست.

-ما که نفهمیدیم تو کی هستی؟

-من که گفتم چند روز قبل از سر کلاس دستگیرم کردند.

بهرام متوجه حرکت آرام دستش شد و پیراهن او را بالا زد. چند خط به ضخامت کابل که بعضی از آنها سیاه شده بودند و بعضی هم بر اثر خون ریزی زخم تازه داشتند، توجه بهرام را جلب کرد. بهرام دستش را آرام روی زخم ها می کشید.حسین احساس آرامش کرد.

بهرام خودش چند بار کتک خورده بود،اما کارش به کابل نکشیده بود. یکی به نام هوشنگ مواد را وارد اهواز می کرد. بهرام و چند نفر دیگر مامور توزیع می شدند.ترسش از زندان ریخت و مدرسه را هم بوسید و کنار گذاشت. وقتی دعوا و سروصدای پدر و مادر یادش می آمد، فکر برگشتن به خانه از سرش می افتاد. اولش رضا زیر پایش نشست،رضا دو کلاس بالاتر درس می خواند. اولین بار که برای فروش مواد هزار تومان گیرش آمد،چند روزی در اطراف سینما آریا ولو بود.

حالا که با بدن کبود حسین روبه رو شد،به فکر فرو رفت.بو برده بود که کاسه ای زیر نیم کاسه است.

سفر سرخ-نصرت الله محمود زاده

بخوانید

بخرید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
13 83

السلام علیک...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
13 83