بسم الله الرحمن الرحیم
....ما امروز نگاه می کنیم موسی بن جعفر(ع)،خیال می کنیم یک آقای مظلوم بی سر و صدای سر به زیری در مدینه بود و رفتند مامورین این را کشیدند آوردند در بغداد،یا در کوفه، در فلان جا،در بصره زندانی کردند،بعد هم مسموم کردند،از دنیا رفت،همین و بس!
قضیه این نبود.قضیه یک مبارزه ی طولانی،یک مبارزه تشکیلاتی،یک مبارزه ای با داشتن افراد زیاد؛در تمام آفاق اسلامی[بوده.]
.......یکی از حرف هایی که آنجا(هارون الرشید)با موسی بن جعفر می زند این است که می گویدشما بنی هاشم-آل علی(ع)-از فدک محروم شدید،فدک را از شماها گرفتند،حالا من می خواهم فدک را به شما برگردانمم.بگو فدک کجاست،حدود فدک چیست....؟
.......خب معلوم است این یک فریبی ست که می خواهد فدک را برگرداند،به عنوان کسی که حق از دست رفته آل محمد(ص) را می خواهد به آنها برگرداند،چهره ای برای خودش درست کندحضرت می گوید بسیار خوب ،حالا که می خواهی فدک را بدهی به من،حدود فدک را برای تو معین می کنم.بنا می کنند حدود فدک را معین کردن؛
آن حدودی که امام موسی بن جعفر(ع)برای فدک معین می کنند تمام کشور اسلامی آن روز را در بر می گیرد؛فدک یعنی این.
یعنی این که تو خیال کنی که ما دعوایمان در آنن روز سر یک باغستان بود.چند تا درخت خرما بود،این ساده لوحانه است.مسئله ما آن رور هم،مسئله چند تا نخلستان و باغستان فدک نبود،مسئله خلافت پیغمبر(ص)بوذ،لذا مادر مقابل آن پافشاری می کردیم.....
آنچه که تو غصب کردی ،جامعه اسلامی است.......این فدک ماست......اگر می خواهی بدهی این را بده.یعنی صریحا مسئلع داعیه حاکمیت و خلافت را آنجا امام موسی بن جعفر(ع)مطرح می کند.
انسان 250 ساله
شادی شهید عبد الحسین برونسی صلوات